اسلام و مسیحیت هریک، کتاب مقدس خود را در اوج و مملو از نکات بدیع میدانند که بشر را به نجات و سعادت رهنمون میسازد، مسلمانان قرآن را نازل شده از جانب خداوند و مسیحیان کتاب مقدس خود را مؤید به تأییدات روحالقدس و از القائات او میدانند. اما در خصوص هر دو کتاب، ادعای وجود تناقض شده است و مدافعان هر دو دین، درصدد ارائه پاسخها و راه حلهایی جهت رفع تناقضهای ظاهری میان آیات آن، برآمدهاند. علیرغم نقادیهای فروان نسبت به کتاب مقدس، دیدگاه رسمی کلیسای کاتولیک همچنان بر اعتبار محتوای این کتاب و بیخطا بودن آن استوار است. هدف این مقاله روششناسی حل موارد متناقضنما در این دو کتاب و بررسی میزان موفقیت این روشها است. در این مقاله به روش تطبیقی- تحلیلی به استناد منابع کتابخانهای، روش مدافعان قرآن و کتاب مقدس در حل موارد متناقضنما بررسی شده است. بررسیها نشان میدهد که مسلمانان در این مقام، روشی قانونمند در پیش گرفتهاند و بر اساس جمع عرفی میان آیات که مورد پذیرش عقلاء است، تناقضات ظاهری را برطرف نمودهاند، اما مسیحیان در برخی موارد موفق به رفع تناقضات نشدهاند و در برخی موارد، پاسخها و راه حلهای ارائه شده از سوی آنها، به تکلّفهای نابجا و غیر معقول منجر گشته است.