از جمله مباحث مهمِ زبانشناسی در زمینه معناشناسی، بحث «چندمعنایی» است؛ به این معنا که یک لفظ در جملات گوناگون معانی متعددی دارد که در زمینه تفسیر و معنای دقیق آیات قرآن و مباحث علوم قرآنی بسیار حایز اهمیت بوده و مفسران و علمای قرآنی به آن اهتمام داشته و دارند. نوشتار حاضر پس از بیان تعریف چندمعنایی به شیوه تحلیلی با تلفیق عقل و نقل ادله مخالفان را مورد تحلیل قرار داده و با استناد به آیات قرآن و روایات، نظریه موافقان را تایید کرده و دریافته است که آیات قرآن کریم، روایات معصومان(ع)، دلایل ادبی، تمایز کلام الاهی و بشری، نظریه منطقه فعال کلمات، زبان ترکیبی و جاودانگی قرآن از جمله دلایل اثبات چندمعنایی در قرآن کریم است.
مازندران در طول تاریخ، مهد عالمان در عرصههای مختلف علمی از جمله در گستره معارف قرآن کریم بوده است. از میان عالمان طبرستان، عدهای به تفسیر قرآن همت گمارده و مردم را با فرهنگ قرآن آشنا کرده و مایه عظمت و شهرت دینی این سرزمین شدند. مع الوصف زندگی بسیاری از آنان بازگو نشد و آثار آنان مخطوط ماند. برخی از آثار مطبوع هم در دسترس نیست. از اینرو، تحلیل محتوای آثار و به دست آوردن روش کار تفسیری آنان امری لازم و ضروری است. لکن برای یافتن این آثار و اطمینان از سرنوشت نسخ خطی و نسخ مطبوع احتمالی، لازم است که شخصیتهای متنفذ و محققانی که برای آنان امکان مراجعه به مخازن نسخ خطی جهان اسلام میسور است، بدان همت نموده و زمینه احیا و طبع آن را فراهم سازند. بیشک گام اول در راستای اطمینان از سرنوشت آن آثار، بررسی منابع مکتوب تراجم است که این پژوهش به دنبال آن است. پژوهش حاضر بر اساس روش تحلیلی - اسنادی و با مراجعه به کتب تراجم و با هدف شناساندن و تجلیل از عالمان قرآنی و تراث انسانی و سرمایههای معنوی مازندران انجام شد. شناساندن این پیشینه کهن و معرفی و تجلیل از این مشاهیر، نشانه رشد و توسعه فرهنگی، احیای فرهنگ قرآنی و هویتبخشی به فرهنگ و پیشینه طبرستان است.
اثبات این مسئله كه قرآن کریم موجود در دست مسلمانان، همان است كه خدای متعال بر پیامبر اکرم(ص) نازل فرموده، مستلزم اثبات مصونیت پیامبر(ص) در مراحل سهگانه تلقّی، ضبط و ابلاغ و مصونیت متن از خطا و تحریف در مقام كتابت توسط كاتبان و حفظ آن در طول قرون و اعصار تا عصر حاضر است. در صورت مصون ماندن وحی در سه مرحله اول، میتوان ادعا کرد که مصونیت لفظی و معنوی قرآن کریم در مقام كتابت توسط كاتبان (مرحله چهارم) و حفظ آن در طول قرون و اعصار تا عصر حاضر (مرحله پنجم) در مسیر هموارتری قرارگرفته است. برای اثبات این فرآیند، باید به میزان کافی از دلایل عقلی، نقلی و شواهد تاریخی سود جست. در این راستا پرسش اصلی پژوهش این است که: جدای از سلسله دلایل عقلی و شواهد تاریخی، ادله نقلی؛ بهویژه دلایل قرآنی نزاهت متن و معنای قرآن از خطا و تحریف کدام است؟ نگارندگان در نوشتار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، با اتکا به آراء مفسرانی مانند فخر رازی، علامه طباطبایی، و جوادی آملی و تنی چند از مفسران دیگر؛ که با رویآوردی کلامی به تفسیر قرآن پرداختهاند، به پرسش مذکور پاسخ دادهاند. نتیجه آنکه در هشت موضع از قرآن کریم؛ یعنی آیه 9 حجر، 41 و 42 فصلت، 115 انعام، 15یونس، 82 نساء، 32 توبه، 7 تا 10 صافات و 26 تا 28 جن؛ بهطور مستقیم به مسئله نزاهت قرآن از تحریف اشاره شده است.
قرآن کریم قانون زندگی بر پایه توحید است؛ هم جهانبینی انسان را سامان میبخشد هم روش زندگی متناسب با آن را نشان میدهد. پیمودن راه دینداری حقیقی نیازمند شناخت و تمایز آن از دینداری ناخالص است. هدف این پژوهش، تبیین گونههای مختلف دینداری بر پایه قرآن و روایات و تبیین شاخصهای دینداری حقیقی است تا بتوان هم خود را در قالب خود – ارزیابی رصد کرد و هم مدعیان را. پرسش اصلی این است که شاخصهای دینداری حقیقی در قران کریم بر پایه تفسیر المیزان کدامند؟ روش این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی و با مراجعه به منابع اسلامی، بهخصوص قرآن کریم و منابع تفسیری و مرتبط بوده است. بر اساس آموزههای قرآنی، باور به مبانی نظری دین و التزام عملی به آنها ، گونههای مختلفی دارد از قبیل: دینداری منافقانه، مقطعی، عافیت طلبانه، سوداگرایانه و ظاهری (سطحی). در این میان تنها «دینداری حقیقی و صادقانه» میتواند سعادت بخش باشد. یقین در حوزه اعتقادات، التزام به لوازم ایمان در حوزه اخلاق و پایبندی به شریعت در حوزه رفتار شاخصهای دینداری و ایمان صادقانه است. هم در حوزه عقل نظری موحدند و هم در حوزه عقل عملی.
روشهای تفسیری نسبتاً زیادی در عرصه تفسیر قرآن کریم وجود دارد. روش تفسیری ملاصدرا به تفسیر حكمی معروف شده است؛ این رویکرد با تفسیری ذو ابعاد تلاش دارد تبیینی را به مخاطب عرضه كند كه تا حد زیادی بتواند به همه زوایای آیات پی ببرد. در آیه 81 سوره یس كه در این مقاله تفسیر آن مورد بررسی قرارگرفته است، ملاصدرا ضمن توجه به معنای ظاهری آیه و با تكیه بر اصولی چون امتناع اعاده معدوم، موضوع عالم كبیر و صغیر و توجه به انواع انحصاری و انواع غیر منحصر در فرد، به اثبات معاد انسان مبادرت میورزد. با این توضیح که اگر ثابت شود خداوند متعال بر خلق عالم كبیر قادر است، قطعاً بر خلق عالم صغیر كه انسان است نیز قادر خواهد بود؛ زیرا خلق عالم كبیر، بزرگتر و شدیدتر از خلق عالم صغیر است. در مقام مقایسه میان تفسیر ملاصدرا از آیه، با تفاسیر عقلی و عرفانی و تفسیرهای متأثر از عقل و شهود ثابت میشود که ایشان همگام با تفاسیر عقلی و عرفانی و بهنوعی با بهکارگیری آنها و تحت تأثیر آنها به این شیوه تبیین همت گماشته و نسبت به این نوع تفاسیر همپوشانی دارد.
تأویل از واژگان پُر رمز و راز قرآن کریم است که در فهم آموزههای قرآنی نیز نقش بسزایی دارد. نگاهی اجمالی به تاریخ تأویل نزد قرآنپژوهان، حکایت از آن دارد که این واژه، روزگاران پُر فراز و نشیبی را در گستره تعریف گذرانده و آیات قرآن و روایات متعدد نیز بر رازگونه ماندن آن، تأثیر داشته است. نوشتار پیش رو که به روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته، در پی آن است تا به بررسی نظرات آیتالله معرفت و ابن شهر آشوب مازندرانی در اینباره بپردازد و به تحلیل آنها بنشیند. بازخوانی تعریف تأویل و ارزیابی کارکرد تفسیری آن از دیدگاه این دو قرآنپژوه برجسته، از اشتراکات و افتراقات قابل تأملی میان آنان حکایت دارد. بررسیها نشان میدهد که ابن شهر آشوب بر خلاف آیتالله معرفت -که برای واژه تأویل تعاریف لغوی و اصطلاحی در نظر گرفته- صراحتاً به تعریف این واژه روی نیاورده است و همچون مفسران نخستین، تفسیر و تأویل را به یک معنا دانسته و با استناد به معیارهای مطمئن، به تبیین آیات مشکل و متشابه قرآن همت گمارده است. آیتالله معرفت نیز تلاش بسیاری در بازشناسی تأویل و ارائه معنای دقیق آن از منظر شیعه نموده است که این معناشناسی میتواند با تکیه بر آیات و روایات و قرائاتِ مفسران گذشته، صفحه تازهای از صحنه پُر فراز و نشیب تعریف این واژه رمزآلود را رقم زند.